کد مطلب:10346 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:788

گنجینه کتابخانه » قرآن و علوم قرآنی

شفاي قرآن، عيد قربان

بسم الله الرّحمن الرّحيم

الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي



بيننده ها بحث را در آستانه عيد قربان تماشا مي كنند يك مقداري راجع به اين آيه مي خواهيم صحبت كنيم «وَنُنَزِّلُ مِنْ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ» الإسراء/82 قرآن شفاست يعني چه؟ دو تا مرض داريم يك مرض جسمي گوش و قلب و كليه، مرضهاي جسمي كه به بيمارستانها و پزشكان مراجعه مي كنيم يك مرض روحي هم داريم امراض روحي مهمتر است خطر امراض روحي هم بيشتر است.

1- خطر بيماري هاي روحي بيش از جسمي است

قرآن مي فرمايد كه دو رقم مرض داريم گاهي مرض روحي است گاهي جسمي امراض روحي مهمتر است زيرا:

1- دائمي است، دست و پاي آدم كه درد مي كند، گوش و چشم آدم كه درد مي كند يك مدتي است بعد خوب مي شود اما آدمي كه حسود است يك عمري حسود است آدم لجباز، آدم عقده اي، آدم كينه اي، آدم بخيل، امراض روحي دائمي است.

2- مخفي است. 3- امراض مادر است، مادر صدها خلاف، يعني كسي كه كينه اي است همين كينه يك مرض است اين كينه او را وادار مي كند كه دست به هزار خلاف بزند چون كينه اش را دارد به او فحش مي دهد غيبت او را مي كند آبرويش را مي برد رسوايش مي كند توطئه انجام مي دهد مي دزدد يعني كينه يك مرض نيست كينه يك مرض مادر است كه اين كينه. . . مثل شهوت كه يك غريزه است ولي مي تواند مادر انواع گناهان بشود انگيزه اي هم براي درمان آن نيست يعني افراد به مرض جسمي كه مي رسند سريع مي روند دكتر اما كمتر كسي است كه برود خانــة يكي از اولياي خدا بگويد آقا من چه كنم متكبر هستم روزي ميليونها آدم به پزشك مراجعه مي كنند ولي روي كره زمين روزي صد نفر نيست كه مراجعه كند به يك ولي خدا بگويد آقا من يك همچين مرضي دارم حسودم. انگيزه اي هم براي درمانش نيست اين هم خيلي خطرناك است، انگيزه اي هم براي درمان ندارد.

4- درمانش سخت تر است، خيلي از دردها را با يك قرص و آمپول مي شود ساكت كرد اما اينطور نيست كه يك آمپول حسد به كسي بزنند بعد از پنج دقيقه بگويند الحمدلله حسد تمام شد درمانش هم خيلي سخت هست.

5- دارويش هم همه جا نيست، دارو ناياب است. 6- پزشك آن فقط اولياء خدا هستند اينطور نيست كه هر كس برود دوره ببيند تخصص و فوق تخصص.

2- تاكيد قرآن بر خطر بيماري هاي روحي

حالا اين چيزهايي بود كه من به قلم آوردم ممكن است يك چيزهايي را هم شما فكر كنيد و به ذهنتان بيايد يك آيه است كه من نصف آنرا مي خوانم نصف ديگرش را شما بخوانيد «فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» البقرة/10 قرآن مي فرمايد قلب اينها مريض است مرض قلبي خيلي مهم است و ما وقتي دعا مي كنيم مي گوئيم خدايا مريض هايمان را شفا بده ولي شايد توي صد نفر يك نفر نگويد خدايا مرضهاي قلبي ما را شفا بده يا اصلاً انگيزه نداريم كه دعا كنيم آن مرضها را هم پول مي دهيم هم تجربه مي گيريم هم مشورت مي گيريم كه بهترين پزشك كيه، براي اين مرضها انگيزه داريم و خودمان را به آب و آتش مي زنيم براي اينكه خوب بشويم اين مرضها را در حد اينكه دعا كنيم حالش را نداريم. اصلاً آدم به فكرش هم نمي افتد كه عجب، من يك همچين آدمي هستم آدم از خودش هم غافل است قرآن مي فرمايد «نَسُوا اللَّهَ» افرادي هستند خدا را فراموش مي كنند بعد خدا مي فرمايد حالا كه شما من را فراموش كردي من هم يك كاري مي كنم كه خودت خودت را فراموش كني «فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ» الحشر/19 يكي از چوبهاي خدا اين است، چون خدا را فراموش كردند خدا هم يك كاري مي كند كه اين خودش را فراموش كند نمي داند جواني اش كجا رفت، مخ اش را در اختيار كي مي گذارد، يك نوار كاست باشد هر صدايي روي آن ضبط نمي كند ولي مخ اش را در اختيار هر صدايي مي گذارد، راحت هر حرفي را روي نوار مغزش ضبط مي كند، پولش را در اختيار هر كسي نمي گذارد ولي جوانيش را در اختيار هر كسي مي گذارد، اين خودش را فراموش كرده خيلي هم خطرناك است، مرض روحي مهم است، دائمي است، مخفي است، سرچشمه انواع گناهان است، انگيزه اي براي درمان آن نيست، درمان آن سخت است، داروي آن همه جا نيست، اين اهميت مرضهاي روحي است.

3- قرآن، مايــه درمان بيماري هاي روحي

قرآن شفاست، يعني اگر شفا مي خواهيد دنبال مكاتب شرق و غرب نرويد(يك نسخه كمونيست پيچيد در چين كه حالا بعد از چند سال درها باز شد گفتند نه اين رقمي كه ما فكر كرده ايم درست نيست بيايند افراد تجار سرمايه گذاري كنند يك نسخه اروپا پيچيد يك نسخه آمريكا پيچيد دنبال نسخه هاي ديگر نرويد كشورهاي ديگر مشكلاتشان بيشتر از شماست حرف مي زنند توي همين مبارزه با سواد آموزي. . . بي سوادي، نهضت سواد آموزي من كشورهاي زيادي توي دنيا رفته ام هفت هشت تا كشور بخاطر مسائل بي سوادي رفته ام كه ببينم آن كشورها مسئله را چه جوري حل كرده اند همينطور دروغ مي گويند راحت دروغ مي گويند، كشورهايي كه بي سواد ندارند چند كشوري بيشتر نيست آن هم كشورهايي هستند كه جمعيت آنها كمتر است به چهل و پنج تا كلمه مي گويند سواد، بله اگر بگوئيم آقايان اگر دويست تا يك توماني داشته باشد سرمايه دار است خوب همه مردم ايران سرمايه دار هستند ما مي گوئيم دويست تومان پول سه تا سيب زميني مي شود اينرا ديگر ما دويست تومان را جزو سرمايه نمي دانيم مردم ايران همه ماشين دارند، بله اگر ماشين سلماني است مي شود گفت بايد ببينيم شما سواد را چي مي گويي سواد را صد و پنج كلمه مي گويي خوب بله همه باسوادند بعد هم اجباري بوده پس ببينيد كشورهايي كه بي سوادي را ريشه كن كرده اند تعريفشان از بي سوادي چند تا كلمه بوده است جمعيت آنها كم بوده، اجباري بوده، آخرش هم دروغ بوده، تا حدي بي سوادي را حل كرده اند غير از كشورهاي چند ميليوني ولي الان همه كشورها بي سواد دارند الان ما. . . مي خواهم بگويم خبري نيست مثل مسئله اشتغال همه كشورها گرفتارند مسئله فتنه ها، مسئله انتخابات، مسئله رشوه، مسئله اختلاس، يعني) مرضهاي قلبي متاسفانه همه جا هست فقط آنهايي كه درست و راست صاف حسيني درست مسلمانند. . . قرآن يك عده را مي گويد «أُوْلَئِكَ هُمْ الصَّادِقُونَ» الحجرات/15 اين راست مي گويد آنهايي كه صادقانه دستشان را توي دست انبياء گذاشتند راحت هستند وگرنه باقي ها چه ادعاي اسلام بكنند و چه نكنند اينها. . . قرآن مي فرمايد «شِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ» يونس/57 صدر يعني چي؟ دين، قرآن مرضهاي قلبي را حل مي كند امام صادق(عليه السلام) فرمود(شفاء لما في الصدور من الامراض و الخواطر و المشبهات الامور) يعني خاطره هاي بد. . . الان شما يك كسي را مي بينيد نسبت به او سوءظن داريد اسلام مي گويد «إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ» الحجرات/12 شما حق نداريد سوءظن داشته باشيد از يكسري از گناهان قبل از اينكه گرفتار بشويد. . . عاشقي يك مرض است كه آدم عاشق مي شود، چشم چراني، قرآن به زنهاي پيغمبر مي فرمايد كه «فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ» الأحزاب/32 خانم هاي پيغمبر با كرشمه حرف نزنيد چرا؟ كسي كه در قلبش مرض است دنبال شما طمع مي كند يعني مي آيد عقب شما كه ببيند تو كي هستي، مردم دست از زن پيغمبر هم بر نمي دارند! نه، الحمدلله دخترهاي من همه تحصيلكره و همه با احساس هستند بابا دخترهاي تو خوب هستند مگر زنهاي پيغمبر بد بودند؟ ولي جوان ول نمي كند، زن پيغمبر غير از يكي شان يك عده شان پير بودند شوهرهاي قبلي داشتند بچه داشتند، يعني دست از زن پيغمبر هم. . . يعني فكر نكن شما چون شخصيت مملكت هستي عاشق دخترت نمي شوند به دخترت نگاه نمي كنند نه من دادستان هستم، دادستان باش ممكن است بچه ات را هم بدزدند اينطور نيست كه حالا شما چون وكيلي يا وزيري يا دادستاني يا خودت حزب اللهي هستي بچه ات بيمه است ما از پيغمبر بهتر نداريم اما زن پيغمبر هم ممكن است در معرض. . .

4- مراعات احكام ديني در روابط اجتماعي

اين هشداري است براي آقاياني كه خيلي دلشان به خودشان، خاطرشان به خودشان جمع است من يكوقتي اينرا توي تلويزيون گفته ام ولي طوري نيست كه تكرار كنم وارد اتاق يك مسئولي شدم يك خانم جواني در را باز كرد(تا نگاهم به او افتاد ديدم خيلي زيباست) رفتم اتاق گفتم اين محرم شماست؟ گفت نخير، گفتم آخر تو در را بسته اي با اين خانم جوان زيبا، گفت ببين من حزب اللهي هستم گفتم معلوم مي شود تو از اميرالمومنين مسلمان تر هستي چون به امام گفتند چرا به زنها سلام نمي كني؟ پيغمبر سلام مي كرد تو چرا سلام نمي كني؟ فرمود پيغمبر سي سال سن اش از من بزرگتر بود منِ علي جوان هستم، نگرانم سلام كنم آن خانم جوابي به من بدهد جواب آن خانم دل من را ببرد، حضرت امير احتياطاً سلام نمي كرد آنوقت تو در را مي بندي مي گويي من حزب اللهي هستم آخر اينها يكسري چيزهايي است كه. . . با اسم هم نمي شود كه مثلاً. . .

اين خطرها خطرهايي است كه آدم متوجه هم نمي شود گاهي هم. . . آنوقت پدر هم در مي آورد خطر جسمي جان آدم را مي گيرد خطر روحي دين آدم را مي گيرد مثلا فرض كنيد كه بنده بناست هفتاد سال عمر كنم شصت سالگي مريض مي شوم اگر مراعات بهداشت و نسخه هاي پزشكي ام را نكنم ده سال زودتر مي ميرم اين مرض ده سال از عمر من كم مي كند اما براي كفر حديث داريم(اكبر الداء الكفر) يعني بالاترين مرض كفر است، كفر مرضي است كه اگر آدم معالجه نكند ابديت و قيامت او را مي گيرد اين ده سال عمر من را گرفت(متاع الدنيا قليل) دنيا كم است ولي اين مرضها خيلي مهم است ولي ما مرض روحي داريم، نداريم، بايد چكار كنيم؟

5- عيد قربان، عيد محرومان

يكي از دواهايش همين عبادت است اينكه مي گويند عيد قربان حالا در آستانه عيد قربان هستيم عيد بزرگي است بد نيست بدانيم كه عيد در اسلام مساوي است با كمك به فقرا، عيد فطر زكات فطريه، عيد قربان گوشت قرباني، كسي هم پول ندارد گوسفند بخرد شريكي جمع بشوند يكي پنج تومان ده تومان بدهند ده نفري بيست نفري يك گوسفند بكشند و بدهند شريكي باشد ولي كار بشود عيد قربان نقد مي كند مكاتبي را كه مي گويد گوشت خوردن درست نيست آخر بعضي از مكاتب مي گويند كه گوشت خوردن درست نيست، عيد قربان به حاجي ها مي گويد دين فقط اين نيست كه بروي مكه مفاتيح دست بگيري و دعاي عرفه بخواني بله ديروز عيد بود دعاي عرفه بود روز دعا بود فردا صبح هم بايد چاقو دست بگيري و خون بريزي دين مي گويد يك دستت به مفاتيح يك دستت به چاقو آنهايي كه چاقو دستشان است مفاتيح دست نمي گيرند آنها پنجاه درصد دين دارند آنهايي كه. . . يعني هم اسلحه، امام فرمود يك دست به قرآن يك دست به اسلحه اين دين است امام حسين(عليه السلام) شب عاشورا هم نماز شب خواند هم شمشيرش را تيز كرد.

عيد قربان، كلمه ي قربان يعني قربـ? الي الله، عيد قربان بود در يك استاني بودم خانه عالم آنجا سخنراني داشتم يك روز تلفن زنگ زد يكي گفت آقا من مي خواهم يك گوسفند قرباني كنم ببخشيد توي تلفن بگو دعاي قرباني چيه؟ گفتم دعاي قرباني اين است كه كبابي گوسفند را توي يخچال براي خودت قايم نكني، آخر ما قرباني كه مي كنيم قربان خودمان مي شود سيراب و شيردان براي عصر، كله پاچه اش براي صبح، اين ران براي شوهر خواهر، آن هم براي داماد، اين براي خواهر، اصلاً چيزي قربان نشد قربان يعني از خودت جدا كن نه يعني خرج. . . مثل اينكه بنده بگويم قربـ? الي الله بعد پول را بردارم بگذارم توي كيسه ام اين قربان نشد عيد قربان يعني اگر گوسفند مي كشيد چشم هايتان را ببنديد گوشت و دنبه را يك جور تقسيم كنيد به همه يك كيلو و نيم، از كيلو كمتر و بيشتر همه را يك جور بدهيد، كنار كوچه هم بايست هر كس مي آيد به او بده، اينرا بدهيم به او چون برايم آورد اين را بدهيم به آن چون برايم نياورد پس شما داريد خورده حساب هاي خودت را تسويه مي كني اينرا پاي خدا نگذار من يكوقت رفتم كنار رودخانه اي وضو بگيريم آب رودخانه تمييز بود تا آب ريختم گفتم هاي هاي هاي هاي! گفتم پس اين براي خدا نيست اين هاي هاي شد گفتم خدايا وضو نمي گيرم بگذار اول هاي هاي بكنم هي آب ريختم گفتم هاي هاي تمام كه شد گفتم حالا قربــ? الي الله حالا وضو مي گيريم يعني هدف را با خدا قاطي نكنيد مي شود آدم. . . مي رود غسل جمعه كند مي گويد هاي هاي بدنش حال مي آيد، اين قاطي مي شود قربان يعني چيزي را. . . قربــ? الي الله يعني از خودت بيا بيرون.

(از امام سؤال مي كنند كه ما وقتي نياز به حمام داريم و جُنب شديم چرا يك يك قسمت بدن را نمي شوريم چرا بايد همــة بدن را بشوريم آخر در ادرار يك قسمت بدن را مي شوريم اما در جنابت بايد همه بدن را آب بكشيم امام فرمود براي اينكه(يخرج من تحت كل شعر) براي اينكه مسئله ي مني. . . مني از زير هر موئي بيرون مي آيد اين از زير هر موئي، آقايان مي گويند چون جنب شدن مربوط به اعصاب سمپاتيك است كه در همه بدن پخش است پس آب بايد به همه بدن برسد خيلي خوب اينرا نوشته اند ما هم گفته ايم، يك كسي گفت آقاي قرائتي شما آخوندها ما را ول مي كنيد؟ خيلي خوب حالا ما جنب شديم آب را به كل بدن مي رسانيم شما كه ول نمي كنيد مي گوئيد بگوييد قربــ? الي الله اين چيه؟ اين كه ديگر كار به اعصاب سمپاتيك ندارد، گفتم ببين شما وقتي در شرايط خاص دلت جاي ديگر بود كه جُنب شدي الان چون حواست جاي ديگر بود كه جُنب شدي الان زير دوش حواس و دلت را بده به خدا تا آن توجه به غير خدا جبران بشود با توجه به خدا. . . قرباني يعني تا حالا هر چي مال خودم بوده از اين به بعد مي خواهم. . .)

6- همه كارها براي تقرّب به خدا

بعضي ها كل عمرشان را قرباني مي كنند، عيد قربان هم مربوط به عيد قربان نيست شما تمام كارهايي را كه قربــ? الي الله انجام مي دهي مي شود كار قرباني ولذا قرباني را خدا فقط به گوسفند نگفته(الصلا? قربان كل تقي) نماز كه مي خوانيم قربان است هر كار خيري كه رنگ الهي داشته باشد اين عبادت است هر كس پول بيشتر دارد بايد بيشتر بكُشد اينطور نيست كه يك آدم كاسب يك گوسفند بكشد يك كسي هم كه چِك هاي پانصد ميليوني امضاء مي كند آن هم عيد قربان يك گوسفند بكشد قرآن مي گويد «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ» الكوثر/1و2 نمي گويد(واذبح) چرا؟ براي اينكه به تو كوثر دادم كسي كه كوثر دارد ديگر بز و ميش. . . كوثر غير كثير است، كثير يعني زياد كوثر يعني خيلي زياد، وقتي به تو خيلي زياد دادم تو هم «فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ» حالا كه من بيشترين نعمت را به تو دادم تو هم بايد بزرگترين حيوانات را بكشي بنابراين حاجي ها بيست سي تا گوسفند بكشند ده تا گوسفند بكشند بايد قربــ? الي الله باشد اگر قربــ? الي الله نباشد آبگوشت آن گير دارد.

(مرض هاي روحي، دو قبيله بودند يك قبيله شتري ذبح كرد. . . حالا(وانحر) نحر هم مهم است نحر يعني سيخچه را بزن توي اين گودي، ذبح يعني با چاقو ببر، چرا شتر را گفته سيخچه بزن؟ اين هم از حكمت هاي الهي است دستورات الهي حكيمانه است مي گويد اگر پول آب دادي زكات تو كم است اما اگر آب باران بوده زكاتت بيشتر است، اگر پول علف دادي گوسفندهايت پول زكات ندارند اما اگر مفت چريدند گوسفندهايت زكات دارد، اگر گردن باريك است ذبح اما گردن شتر. . . واقعاً اگر خواسته باشي مثل گوسفند شتر را بكشي هم پدر قصاب در مي آيد هم پدر شتر در مي آيد ولذا گفته است براي اينك او را راحت كني اين چاله اي كه نزديك قلبش است بزن كه هم زودتر به قلبش برسد و زودتر خون بيرون بيايد اين خودش از دستورات. . . چون گردن شتر مثل تنه درخت است مگر مي شود به اين راحتي. . . پس ببينيد ذبح آن حكيمانه است هر كس بيشتر دارد بيشتر بكُشد وقتي گوسفند كُشتيم همه را يك جور تقسيم كنيم به آنهايي هم كه نمي شناسيم بدهيم چون اگر بشناسيم) قرآن مي گويد «وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ» الحج/36 به حاجي ها مي گويد وقتي گوسفند كُشتيد هم بخوريد هم به ديگران بدهيد نمي گويد اگر مي شناسي، اگر مي شناسي نيست، آقا اين آدم معلوم نيست چه جور آدمي است؟ به او بده بخورد، مگر مي خواهي گزينش كني؟ در كارهاي قرباني گزينش نكنيد «وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ» الضحي/10 گزينش نكنيد.

يكي از افطاريهايي كه در سعودي خيلي قشنگ است اين است كه ماه رمضان يك ظرف پلاستيك يك سفره پلاستيك مي اندازند مقداري فرني يا خرما. . . افطاري ساده هر كسي مي نشيند اصلاً نمي داند كه بغل دستي اش كيه مي گويد تفضل بفرما، همينطور ده بيست تا افطاري مي دهد بدون گزينش ما گزينش مي كنيم در كمك به فقرا گزينش نكنيد البته يك جايي اولويت دارد «فَلِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ» البقرة/215 فاميل و اينها اولويت دارد اما از اينها كه گذشت ديگر قرباني نكنيد قرباني قربــ? الي الله، اگر نداريم چند تا شريك شويم هر كس ندارد گوسفند بيشتري تو كه كوثر است بز و ميش كافي نيست بايد نحر كنيد.

مي گويد وقتي ذبح مي كني بايد بسم الله بگويي چرا؟ چيزي كه از يك كارخانه بيرون مي آيد مثل چرخ خياطي، كولر، يخچال، كاميونِ آن آرم دارد پيچ گوشتيِ آن هم آرم دارد توي مهمانسرا و هتل هايي كه آدم مي رود حتي نمكدانش هم آرم دارد يعني چيزي كه از اين كارخانه بيرون مي آيد. . . چيزي كه جزو اسلام مي خواهد قرار بگيرد حتي گوسالــة آن هم كه در چين و آلمان ذبح مي شود بايد قصاب آن بسم الله بگويد چون بناست كه آن سلول بدن شما بشود چيزي كه سلول بدن شما مي شود حتي گوساله چيني و آلماني آن هم بايد با. . . يعني كسي كه مي آيد اين رنگ بايد بخورد. . . بسم الله نگوئيم نمي شود گوشت آنرا خورد.

7- سابقه قرباني در طول تاريخ

قرباني كردن سابقه دارد حضرت آدم دو تا پسر داشت هابيل و قابيل «قَرَّبَا قُرْبَانًا» المائدة/27 سابقه قرباني مال اسلام نيست حتي بت پرستها كه گوسفند مي كشتند مي گفتند «لِيُقَرِّبُونَا إِلَي اللَّهِ زُلْفَي» الزمر/3 بت پرستي شان بخاطر قرب بود، افرادي مال خودشان را قرباني مي كنند، افرادي جانشان را، مسئله وقف هم همينطور است اگر كسي بتواند چيزي را وقف كند اين دائماً هر كس از اين درخت، از اين قنات، از اين آب لوله كشي، از اين مدرسه، از اين كتابخانه، مسئله وقف يك صدقه جاريه است يك كاري قربـ? الي الله دائمي است يك كسي كه يك مدرسه مي سازد. . . نصيحت ها، افرادي ممكن است كه با. . . گاهي مي گويند آقا ما كه پولي نداريم حرفهاي آقاي قرائتي مال تاجرها بود نه ما مي توانيم خيلي راحت هر كسي در شرايط خودش يك كاري بكند من هفته بسيج سخنراني مي كردم براي فرماندهان بسيج گفتم ما يك بسيج داريم بنام بسيج دانشجويي الان كه جنگ نيست دانشجو برود جبهه بايد هميشه آماده باشيم چون دشمن داريم ولي الان كه جنگ نيست بسيج دانشجويي چه كند؟ همه فرماندهان هم بودند گفتم بسيج دانشجويي اين است كه توي هر كوچه و خياباني چهار تا بسيج دانشجويي ها بيايند و بگويند ببين توي اين خيابان چهل پنجاه تا بچه داريم كه از نظر علمي توي مدرسه عقب افتاده اند بيائيد يك كلاسي درست كنيم به بچه ها كمك علمي كنيم وقتي كمك علمي شد اين تا آخر عمرش وامدار بسيج است پدر و مادرش هم. . . بسيج مساجد چه كند؟ بسيج مساجد كه پول ندارد چهار تا بچه حزب اللهي هستند پايگاه مقاومت، گفتم شما توي اين محله اي كه مسجد شما در آن مستقر است چند تا پيرمرد و پيرزن پا شكسته و كمر خميده هست اينها ده تا هستند صبح به صبح بسيج بيست تا نان بگيرد درِ خانه ي اينها صبح به صبح دو تا نان داغ بدهد اين تا آخر عمر دعا مي كند اصلاً اگر بميرد خانه اش را هم وقف بسيج مي كند اين پولها برمي گردد آقا مگر نوكرشم؟ پسرهايش دارند آمريكا درس مي خوانند، من نان به او بدهم؟ آقا چكار به پسرش داري فعلاً خودش پيرمرد است و كسي را ندارد يك نان داغ بگير و به او بده اينطور نيست كه وقتي مي گويند قرباني براي آنهايي است كه پول دارند و گوسفند مي خرند يك كسي دارد با ماشين مي رود يك كسي را ببرد يك كسي خودكار دارد بدهد به بغل دستي اش يك كسي پول دارد وام بدهد به كسي، يك كسي آبرو دارد مي تواند دلالي كند يك جواني هست شما مي شناسيد كه جوان خوبي است اما كسي او را نمي شناسد براي داماديش دلالي كن فلاني دخترهايي دارد كه كسي سراغ آنها نمي رود اين دخترها را به جوانها معرفي كن به فاميل ها معرفي كن تمام اين كارها قرباني است قرباني معنايش اين است كه هر كاري كه رنگ الهي داشته باشد مي شود قرباني.

نماز قرباني است، صدقه قرباني است، وقف قرباني است، كمك علمي قرباني است، بنابراين همه ما مي توانيم به كارهايمان رنگ الهي بدهيم اينكه قرآن مي گويد «الَّذِينَ هُمْ عَلَي صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ» المعراج/23 دائماً در نمازند مگر اينكه فرشته هستند كه دائم در نمازند؟ مي خواهد بگويد آنهايي كه وقتي نماز خواندند مي رود يك مسجد توي جاده مي سازد يك مسجد توي روستا مي سازد جهاد سازندگي كه جاده را آسفالت مي كند مسجد روستا را هم سفيد بكند چون اگر جهاد بيايد جاده را درست كند ولي به مسجد بي اعتنايي كند خدايي ناكرده. . . ما بايد كارهايمان را جوري كنيم كه خدايي ناكرده دنيا و آخرتمان به هم بخورد.

توي قرآن صد و پانزده مرتبه كلمه ي دنيا است صد و پانزده مرتبه هم كلمه ي آخرت هست مي خواهد بگويد كاري كنيد كه چيزي را فداي چيزي نكنيد نه دنيا را فداي آخرت كنيد و نه آخرت را فداي دنيا كنيد. شب ها دو ساعت فيلم مي بيني خوب دو ساعت هم مطالعه كن آقا ساعت شش مي رود خانه تا ساعت يازده فيلم مي بيند شش ساعت به تلويزيون نگاه مي كند يك ربع مطالعه نمي كند سه ساعت با هر كس و ناكسي حرف مي زند پنج دقيقه با خدا حرف نمي زند نماز مي خواند اينها شرمندگي خواهد بود.

خدايا تو را به حق محمد و آل محمد هر لحظه ما را به راه مستقيم هدايت بفرما.

به ما ايماني بده كه همه كارهايمان قرباني بشود يعني، الي الله به همه كارهايمان رنگ الهي بدهيم.

قلب آقا امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) را از ما راضي بفرما.

والسلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته